سخنی در همه باب

سخنانی پند آموز و بی حاصل

سخنی در همه باب

سخنانی پند آموز و بی حاصل

شیخ و جلبکان و نگاهبانان و الخ


جلبکان را، جلبکان را بیارید!
نگونسار شیخ ما، شورالمساکین بگفت، اعظم اعاظمِ بلادالسالکین.
در حال، هفت تن بیاوردند، شیهه کنان و جامه دران و همه در انکار که نه ایم جلبک و چند و چون بسیار بشد به شور مشاوران خاص حضرت شور. بگفت: دِ یالّا دِ. هان بگفتند. پنج شش هان و اندک هانکانی نیوش بگشت از پس و پیش و جماعت به سکوت غرقه... بود. دِ یالّا دِ. و جماعت غرقه بود. دِ یالّا دِ بگفت و هفت چرخ جاودانه بزد. بشد به نیل و هزار تشت آب بریخت بر جماعت. شماره ی شگفتی خلق از مقیاس برون بشد.
نگاهبانان هروله بکردند جامه به زمین کشان و گل و لای بر سر و جان که لا والله که ز ولای شیخ نگونسار خویش بازنگردیم مگر این جماعت هان هان کنان، تمام، پوست بر درانیم، به جان مش رحیم! و مش رحیم، مقدس مردی مچاله روی بود از توابع صمغ الصور.
شیخ هفت دعا بکرد و به راه اندر بگشت. نگاهبانان نقل است هفتاد سال پی شیخ همی شدند و هیچ بانگ نبودی ز هیچ بنی بشر و آوازها برفت و نعره ها بمرد.
به سال هفتاد و یکم ز سالانِ عام القیل، هشت سمور طلوع بکردند از هشت کوهان اطراف، همه به نور، دلیر و به دندان، وُشمگیر. آنگاه شیخ بر بام غورالنّبات بر شد که یا جماعت الحمقاء. همه با هم: ها ها. باز بگفت: یا جماعت الحمقاء. باز نیوشید، همه با هم، ها ها! پس شیخ باز به نیل بگشت و به دلو باز بگشت و روز از نو، اینک لِتس گُو.  لیک آن آب، آن حمقا را زنده بنتوانست کرد بل همه بمیراند به ذات الریه پلاس سوء تغدیه. ازیرا به هفتاد سال دویدن و اطعمه نرسیدن به انسان بس ضعف تواند رساند و تو چه دانی که ضعف چیست و من که راوی روایات راویانم خود در این در مانم، تو که جای خود همی داری. نقل است به لوح متین لاامکان لتکثیره، و مَن یکثرهُ، مستحقّ الاعدام و استرداد النقدیات المکتسبه، که از آن آب ذات الریه ساز، هفت گیاه برستند بر شاخان آنان هر یک هفت قبیله، خوشه کرده و و هریک به یک جای زمین پراکنده در تکاپوی آن یک سخن شیخ، گریان، که جلبکان را، جلبکان را بیارید...
این بود نقل ابن المتون و همه تفاسیر به داستان فوق در بمانده، که ابن المتون چه در بیاورده ز خورجینِ خورمندو لاس وگاس و خورمندو لاس وگاس بزرگ کتیبه ی اهل رتق باشد. همانا اهل رتق رستگاران اند و اهل فتق، خیس باران.

تمّت.
 


پ.ن:

_____________

  اهل فتق مردمان توانا به امر فسق را گویند ، گرچه هیچ فسق نکرده باشند حتی به خیال

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد